loading...

پارتی پاتوق

متفرقه

معرفی بهترین سایت هاست رایگان ایران

استفاده كنندگان از اين هاست ملزم به رعايت قوانين كپي رايت و قوانين جمهوري اسلامي ايران هستند

براي استفاده از لينك زير ثبت نام كنين

اول قوانين و مقررات رو بخونين بعد برين صفحه اول و ثبت نام كنين


http://hostraygan.com/l

آخرین ارسال های انجمن
کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1909 یکشنبه 10 فروردین 1393 نظرات (1)

ونسان ون گوگ

 

ونسان ون گوگ
VanGogh 1887 Selbstbildnis.jpg
خودنگارهٔ ون گوگ (۱۸۸۸)
زادهٔ ۳۰ مارس ۱۸۵۳
زوندِرت، برابانت شمالی، هلند
درگذشت ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰ (۳۷ سالگی)
اور، نزدیک پاریس، فرانسه
ملّیت Flag of the Netherlands.svg هلندی
حوزهٔ فعالیت نقاشی، طراحی، چاپ[۱]
جنبش پسادریافتگری
آثار برجسته سیب‌زمینی‌خورها، شب پر ستاره، گل‌های آفتابگردان، تراس کافه در شب
امضا  


وَنسان وَن گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ (به هلندی: Vincent Willem van Gogh) (زاده ۳۰ مارس ۱۸۵۳ - درگذشته ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰) یک نقاش نامدار هلندی بود. هرچند او در زمان حیاتش در گمنامی به سر می‌برد و در تمام طول عمر خود تنها یک تابلو یعنی تاکستان سرخ را فروخت،[۲] اما اکنون به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان پسادریافتگر شناخته می‌شود.

ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری و معلم گذراند. مدتی نیز در انگلستان و همچنین در میان کارگران معادن زغال سنگ شهر بوریناژ در بلژیک به عنوان مبلغ مسیحی فعالیت کرد. وی فعالیت‌های جدی خود را به عنوان طراح و نقاش از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد، و از آن‌جاکه در سن ۳۷ سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در ۱۰ سال پایانی عمر خویش آفرید که شامل بیش از ۹۰۰ نقاشی، بیش از ۱۱۰۰ طراحی و ۱۰ چاپ[۱] می‌باشد.

ون گوگ شیفته نقاشی از مردم طبقهٔ کارگر مانند تابلوی سیب‌زمینی‌خورها، کافه‌های شبانه مانند تراس کافه در شب، مناظر طبیعی فرانسه، گل‌های آفتابگردان، شب پر ستاره و خودنگاره بود. وی در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج می‌برد و به اعتقاد اکثریت همین موضوع به خودکشی او منجر شد.

زندگی‌نامه

کودکی و جوانی (۱۸۵۳ - ۱۸۸۰)

ونسان ون گوگ در سال ۱۸۵۳ در زوندِرت[۳] در استان برابانت شمالی هلند، نزدیک مرز بلژیک به دنیا آمد. او پسر آنا کورنلیا کاربنتوس و تئودوروس ون گوگ بود. پدر و پدر بزرگش کشیش بودند و سه‌تا از عموهایش دلال آثار نقاشی. اسم پدربزرگ و عموی او نیز ونسان بود که به او «عمو کنت» می‌گفت. همچنین ونسان نام برادر بزرگ‌تر وی و فرزند اول خانواده بود که چندی پس از تولد و یک سال قبل از تولد ونسان درگذشته بود.

برادر محبوب و حامی‌اش تئودوروس ون گوگ، ملقب به تئو، چهار سال بعد از ونسان در ۱ مه ۱۸۵۷ به‌دنیا آمد. سپس خانواده ون گوگ دارای چهار فرزند دیگر شد، یک پسر به نام کور و سه دختر به نام‌های آنا، الیزابت و ویل. ونسان اغلب کودک ساکت و آرامی بود.

در سال ۱۸۶۰ وارد دبستان روستای زاندرت شد. جایی که یک کشیش کاتولیک به ۲۳۰۰ دانش‌آموز درس می‌داد.

از سال ۱۸۶۱ همراه خواهرش ویل در خانه تحت تعلیم یک معلم خصوصی بود تا این‌که در سال ۱۸۶۴ به یک مدرسه شبانه‌روزی به نام سنت پرولی[۴] در زونبرگ[۵] رفت. دوری از خانواده او را افسرده می‌کرد و این مساله را در بزرگ‌سالی نیز عنوان کرد. در سال ۱۸۶۶ به یک دبیرستان به نام ویلن کلس[۶] در تلبوری[۷] رفت و در آن‌جا تحت نظر کنستانتین هایزمن، که در پاریس به موفقیت‌هایی رسیده بود، اصول اولیه طراحی را آموخت.

در سال ۱۸۶۸ ونسان ناگهان به خانه بازگشت؛ بعدها تعریف وی از دوران نوجوانی‌اش این بود: «دوران نوجوانی من، تاریک، سرد و بی‌حاصل بود...»

ونسان در سال ۱۸۶۹ نزد عمویش ونسان در یک بنگاه خرید و فروش آثار هنری مشغول به کار شد و پس از مدتی از طرف عمویش به لندن فرستاده شد. این دوران خوبی برای ونسان بود و در بیست سالگی از پدرش بیشتر پول در می‌آورد.

در همین دوران او عاشق دختر صاحب‌خانه‌اش اگنی لویر[۸] شد ولی از وی جواب رد شنید. ونسان به‌تدریج منزوی شد و به مذهب روی آورد. پدر و عمویش او را به پاریس فرستادند. در آن‌جا بود که ونسان از این‌که با هنر مانند یک کالای مصرفی برخورد می‌کرد پشیمان شد و این روحیه را به مشتریان نیز منتقل می‌کرد تا این‌که در ۱۸۷۶ از کار اخراج شد.

اعتقاد مذهبی او به تدریج شدیدتر شد تا آن‌جا که به انگلستان بازگشت و در یک مدرسه به صورت داوطلبانه و بدون دستمزد به تدریس مشغول شد. او تصور می‌کرد در مسیر درست زندگی قرار گرفته‌است. این مدرسه در بندر رمسگیت[۹] قرار داشت و این فرصتی بود تا ونسان چند طرحی از مناظر آن‌جا بکشد.

مدتی بعد جای مدرسه عوض شد و ونسان هم به خانه بازگشت و شش ماه را در یک کتاب‌فروشی به کار مشغول بود، ولی این کار وی را راضی نمی‌کرد و وی بیشتر وقت خود را در اتاق پشت مغازه به طراحی و ترجمه انجیل به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی می‌گذراند.

در این دوران به گواهی هم اتاقی‌اش گورلیتز[۱۰] که معلمی جوان بود به شدت صرفه‌جو بود و از مصرف گوشت پرهیز می‌کرد.

در سال ۱۸۷۷ وی تصمیم داشت روحانی شود و تحصیلات الهیات را در دانشگاه ادامه دهد. بنابراین خانواده‌اش او را به آمستردام و نزد دیگر عمویش جان[۱۱] که یک فرمانده نیروی دریایی بود فرستادند. ولی وی موفق به تحصیل در الهیات نشد و آن‌جا را ترک کرد.

ون گوگ جوانی خود را به عنوان دلال آثار هنری، معلم و واعظ مذهبی گذراند. او در این دوران باورهای دینی عمیقی داشت و مدتی در انگلستان و نیز در میان کارگران معادن زغال سنگ شهر بوریناژ واقع در بلژیک به عنوان مبلغ دین مسیحی فعالیت کرد.

زندگی هنری (۱۸۸۰ - ۱۸۹۰)

سیب‌زمینی‌خورها، رنگ روغن، ۱۸۸۵

ونسان ون گوگ فعالیت هنری خود را به عنوان طراح و نقاش از سال ۱۸۸۰ و در سن ۲۷ سالگی شروع کرد. وی پس از مواجهه با آثار ژان فرانسوا میله عمیقاً تحت تاثیر نقاشی‌های او و پیام اجتماعی آن‌ها قرار گرفت و در همین زمان بود که طراحی را به‌صورت جدی و حرفه‌ای شروع کرد. او از آنجاکه در سن ۳۷ سالگی درگذشت، در واقع تمام آثارش را در ۱۰ سال آخر عمر خویش آفرید که شامل بیش از ۹۰۰ نقاشی، بیش از ۱۱۰۰ طراحی و ۱۰ چاپ[۱] می‌باشد. برخی از مشهورترین آن‌ها در ۲ سال پایانی عمرش کشیده شده‌اند.

ون گوگ در ابتدا تحت تاثیر نقاشی‌های هلندی از رنگ‌های تیره و محزون استفاده می‌کرد تا این‌که برادر جوان‌ترش تئو که به خرید و فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت بعدها باعث آشنایی او با نقاشان دریافتگر شد.[۱۲] آشنایی وی با جنبش‌های دریافتگری و نودریافتگری در پاریس پیشرفت هنری او را سرعت بخشید.

ون گوگ شیفته نقاشی از کافه‌های شبانه، مردم طبقهٔ کارگر، مناظر طبیعی فرانسه و گل‌های آفتاب‌گردان بود. مجموعهٔ گل‌های آفتابگردان او که تعدادی از آن‌ها از معروف‌ترین نقاشی‌هایش نیز محسوب می‌شوند شامل ۱۱ اثر می‌باشد. خودنگاره‌ها و شب‌های پرستارهٔ وی از دیگر نقاشی‌های برجستهٔ او محسوب می‌شوند.

ماجرای بریده شدن گوش ونگوک

درباره اصل ماجرا تردیدی وجود ندارد و خود نقاش هم در یک "خودنگاره" تصویر آن را کشیده است. ون گوگ تا روز ۲۳ دسامبر دو گوش درسته داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش چپ او خالی بود و به یاد نمی‌آورد چه بلایی به سرش آمده است. درباره چگونگی ماجرا حرف و حدیث زیاد است و دو روایت بر سر زبانها است:

اول: ون گوگ، که در اوایل سال ۱۸۸۸ به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوس‌های وحشتناک و هذیان‌آلود دست و پا می‌زد و به عوالم جنون نزدیک می‌شد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش چپ خود صداهایی تحمل‌ناپذیر می‌شنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوش راحت کند.

دوم: روایت دیگر این است که ون گوگ به یک روسپی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک "هدیه گرانبها" تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعا گوش بریده را دریافت کرد.[۱۳]

مرگ (۱۸۹۰)

پرترهٔ دکتر گاشه، ونسان این اثر را در آخرین سال زندگی خود خلق کرد، ۱۸۹۰

ون گوگ در آخرین سال زندگی خود یعنی ۱۸۹۰ به دکتر گاشه روانشناسی که پیسارو به او معرفی کرده بود، مراجعه کرد. اولین برداشت ون گوگ از گاشه که چهره‌اش را نیز کشیده‌است،[۱۴] این بود که دکتر از خود او بیمارتر است.

روز به روز فرورفتگی و افسردگی ون گوگ عمیق‌تر می‌شد با این حال او تنها در ۲ ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی برجای گذاشت. ونسان ون گوگ در ۲۹ ژوئیه ۱۸۹۰ در سن ۳۷ سالگی در شهر "اور سور اواز" در فرانسه در اثر شلیک گلوله به شکمش زخمی شد و روز بعد در مهمان‌سرای رَوو درگذشت. ونسان آخرین احساسش را به برادر خود، که قبل از مرگش بر بالین وی آمده بود، این‌گونه بیان کرد: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند». شش ماه بعد تئو نیز درگذشت.

مقبره ونسان ون گوگ و برادرش تئو

بر اساس تصور عامه مردم وی خودکشی کرده‌است ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مرگ وی در اثر شلیک گلوله از یک تفنگ معیوب توسط دو نوجوان مست صورت گرفته است و وی بعدا تصمیم گرفت که برای حفاظت از آنها، مسئولیت واقعه را بر عهده بگیرد. محققان معتقدند که گلوله با زاویه به قسمت فوقانی شکم ون گوگ اصابت کرده و نه بطور مستقیم. در حالی که در صورت خودکشی انتظار می‌رود گلوله به طور مستقیم به فرد اصابت کند.

محققان بر اساس شواهد و نامه‌های بدست‌آمده معتقدند که ون‌گوگ نیت خودکشی نداشته اما زمانی که با مرگ و یا خطر آن مواجه شد، خود را تسلیم مرگ کرده‌است.[۱۵] وی تنها یک دهه آخر عمر خود را به صورت حرفه‌ای مشغول نقاشی بود و اکثر تابلوهایی که باعث شهرت او شده‌اند در طول سه سال آخر عمرش یعنی سال‌هایی که مدام گرفتار حمله‌های عصبی و افسردگی بود، کشیده شده‌اند. امروز بسیاری از مردم بعضی از این تابلوها را می‌شناسند؛ شب پر ستاره، گل‌های آفتابگردان، تراس کافه در شب، درختان سرو و بعضی از نگاره‌ها و خودنگاره‌هایش به صورت تصاویر چاپی، شهرت جهانی دارند و در بسیاری از اتاق‌های سادهٔ مردم عادی نیز دیده می‌شوند و این همان چیزی است که ون گوگ می‌خواست. او دوست داشت تابلوهایش تاثیر مستقیم و قوی اوکی‌یوئه‌های ژاپنی را داشته باشند که بسیار تحسینشان می‌کرد. آرزو داشت هنر صاف و ساده‌ای بیافریند که نه تنها هنرشناسان متمول را خوش بیاید، بلکه مایهٔ شعف و تسلای خاطر همه انسان‌ها باشد.[۱۶] گفته می‌شود که «گندم‌زار با کلاغ‌ها» آخرین اثر ون گوگ است لیکن پیرامون این مطلب، میان پژوهشگران هنر اختلاف نظر وجود دارد.

تئودوروس ون گوگ

چهره تئو ون گوگ، ۱۸۸۷. پیش از این تصور می‌شد این یک خودنگاره از ونسان باشد ولی تحقیقاتی در سال ۲۰۱۱ نشان داده‌است که این چهره تئو است.[۱۷]
نوشتار اصلی: تئودوروس ون گوگ

برادر محبوب و حامی‌اش تئودوروس ون گوگ ملقب به تئو چهار سال بعد از ونسان در ۱ مه ۱۸۵۷ به‌دنیا آمد. وی به فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت و باعث آشنایی ونسان با نقاشان امپرسیونیست شد. تئو حتی زمانی که خود دستش تنگ بود مخارج ونسان را می‌پرداخت و در ازای آن ونسان تابلوهایش را برای او می‌فرستاد. او مخارج سفر ونسان به ارل در جنوب فرانسه و اقامتش در آن شهر را از درآمد خود پرداخت. ونسان امیدوار بود بتواند چند سال در آن‌جا با خیال آسوده کار کند تا سرانجام روزی با فروش تابلوهایش زحمات برادرش را جبران کند، البته این آرزوی ونسان هیچ‌گاه برآورده نشد.

تئودوروس همیشه با ونسان رابطهٔ بسیار صمیمی‌ای داشت و نامه‌های بسیاری به یکدیگر می‌نوشتند. تئو در واقع تنها فردی بود که در زمان حیات ونسان او و نقاشی‌هایش را عمیقاً درک می‌کرد. او همچنین تنها کسی بود که هنگام مرگ ونسان در کنارش بود و هر کاری که از دستش برمی‌آمد برای نجات زندگی او انجام داد. تئو شش ماه پس از مرگ ونسان، در سن ۳۳ سالگی درگذشت.

نامه‌های ونسان به تئو

ونسان در انزوای خود خواسته‌اش در آرل همه اندیشه‌ها و امیدهایش را در نامه‌هایی به تئو، که به صورت خاطره‌نگاری‌های روزانه درآمده بود می‌نوشت. در این نامه‌ها رسالتی که نقاش در خود احساس می‌کرده، تلاش‌ها و کام‌یابی‌ها، تنهایی غم‌بار و آرزوی داشتن هم‌صحبتی همدل به خوبی آشکار است.

در یکی از نامه‌هایش به تئو می‌نویسد: «ایده تازه‌ای در سرم بود و این پیش‌طرحی از آن است. این بار موضوع تابلو همان اتاق خواب خودم است، اتاقی که در آن فقط رنگ است که اهمیت دارد؛ و ضمن آن که با سادگی و یک‌دستی خود شکوهی به اشیا داده‌است، نشان می‌دهد که این اتاق چیزی جز محل خواب و استراحت نیست. خلاصه بگویم، نگاه کردن به این تابلو باید موجب استراحت فکر و بیش از آن آسودگی خیال شود.»[۱۸]

آثار

  • رنگ روغن: ۸۶۰ عدد[۱۹]
  • آب‌رنگ: ۱۵۰ عدد
  • طراحی: ۱۰۳۹ عدد
  • پیش‌طرح ضمیمه نامه: ۱۳۳ عدد
  • چاپ: ۱۰ عدد (شامل ۹ چاپ سنگی و ۱ چاپ فلزی)[۱]
  • نامه‌ها: ۸۷۴ عدد

آثار درباره ون گوگ

کتاب‌ها و فیلم‌های داستانی و مستند زیادی درباره ون‌گوگ و آثارش نوشته و ساخته شده است. از جمله: کتاب شور زندگی و فیلمی اقتباسی با همین نام (Lust For Life (۱۹۵۶ ساخته وینسنت مینلی Vincente Minnelli، با بازی کرک داگلاس و آنتونی کویین.[۲۰]

نگارخانه

جستارهای وابسته

پانویس

  1. چاپ‌های ونسان ون گوگ، وب‌گاه vggallery.com‏.
  2. وب‌گاه vangoghgallery.com
  3. Zundert
  4. Jan Provily
  5. Zevenbergen
  6. Willen ll collese
  7. Tilbury
  8. Eugénie Loyer
  9. Ramsgate
  10. Gorlitz
  11. jan van Gogh
  12. ارنست هانس گامبریچ(۱۳۸۵)، ص ۵۳۲
  13. چه بلایی بر سر گوش ون گوگ آمد؟، .‏
  14. چهره دکتر گاشه: مرد همراه پیپ، vggallery.com.‏
  15. http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2011/10/111017_l34_vangogh_biograpghy_suicide.shtml
  16. ارنست هانس گامبریچ(۱۳۸۵)، ص ۵۳۴
  17. چهره تئو ون گوگ، وب‌گاه موزه ون گوگ.
  18. ارنست هانس گامبریچ(۱۳۸۵)، ص ۵۳۶
  19. نگارخانه ونسان ون گوگ، وب‌گاه vggallery.com‏.
  20. IMDb Search

منابع


   
کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1298 چهارشنبه 06 فروردین 1393 نظرات (1)
 
از آن زمان تا کنون، حال و روز وانگ روز به روز بدتر می شود . او دیگر شنا نمی کند. برای مدت ها پس از مرگ " گی بی" وانگ تمایلی به رفتن به اتاق شب نداشت و حتی گریه می کرد.

"وانگ " 30 ساله آخرین و تنها خرس قطبی قاره آفریقا هنوز نتوانسته است با گذشت قریب به 3 ماه از مرگ همسرش، او را فراموش کند.

به گزارش عصر ایران به نقل از سی ان ان " وانگ" زمانی که یک ساله بود در سال 1985 از باغ وحشی در ژاپن به باغ وحش ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی آورده شد و " گی بی" همتای مونث او نیز به طور همزمان از باغ وحشی در کانادا به ژوهانسبورگ منتقل شد.

این زوج خرس قطبی نزدیک به 29 سال با یکیدگر زندگی کردند تا اینکه در 13 ژانویه سال جاری " گی بی" در حالی که مشغول شنا در آب بود ، سکته کرد و مرد.

مسئولان باغ وحش ژوهانسبورگ می گویند ، وانگ به مدت 24 ساعت در کنار جسد همسرش ماند و اجازه نداد مسئولان باغ وحش به بدن همسرش نزدیک شوند و به اتاق شب نرفت و در کنار جسد همسرش در آفتاب ماند.

از آن زمان تا کنون، حال و روز وانگ روز به روز بدتر می شود . او دیگر شنا نمی کند. برای مدت ها پس از مرگ " گی بی" وانگ تمایلی به رفتن به اتاق شب نداشت و حتی گریه می کرد.

آخرین و تنها خرس قطبی قاره آفریقا دچار افسردگی شدید شده است. حتی کادوی ولنتاین را که امسال از سوی مسئولان باغ وحش به او هدیه داده شد و حاوی خوراکی های دلپذیرش بود و روی آن نوشته شده بود " وانگ ما تو را دوست داریم" پاره کرد.

وانگ کادوی ولنتاین امسال را به دندان گرفته است

 


از زمان مرگ گی بی "وانگ " از سرگرمی های مورد علاقه مشترک شان با شریک زندگی اش در دوران زندگی مشترک 29 ساله شان، دوری می جوید.

وانگ و گی بی قادر به جفت گیری نبودند چون ماده خرس های قطبی برای جفت گیری باید دستکم 30 روز در دمای منهای 20 درجه بمانند.

مسئولان باغ وحش ژوهانسبورگ در 3 ماه گذشته راه های مختلفی را برای درمان افسردگی " وانگ " رفته اند اما هیچ کدام از اقدامات آنها جواب نداده است. علاقه وافر وانگ به شریک زندگی اش بیش از حد بوده است و بر خلاف رویه رایج در میان خرس های قطبی است که عموما عادت دارند به صورت انفرادی زندگی کنند.

وانگ از بیماری کبد رنج می برد و این در حلی است که از زمان مرگ شریک زندگی اش ، در آب و هوای گرم می ماند و تمایلی به شنا کردن و رفتن به ماشین برفی هدیه شده از سوی یک کمپانی ندارد. مسئولان باغ وحش می گویند ادامه این رفتارهای او عمر وانگ را کوتاه تر خواهد کرد.

گفتنی است خرس های قطبی غالبا در طبیعت بیش از 20 سال عمر نمی کنند و متوسط وزن آنها 400 کیلوگرم است. وانگ هم اکنون 30 سال دارد و به لحاظ سنی یک خرس قطبی پیر محسوب می شود. او هم اکنون 250 کیلوگرم وزن دارد.





"گی بی" زوج وانگ که 3 ماه پیش به هنگام شنا سکته کرد

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1704 دوشنبه 26 اسفند 1392 نظرات (0)

سیر آفاق و گردش در اقصی نقاط جهان جدای از اینکه به پخته و با تجربه شدن افراد کمک می کند، یک توصیه موکد دینی و مذهبی نیز هست. به قول سعدی شیرازی: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی!

به اعتقاد کارشناسان، امروزه صنعت گردشگری از اهداف اولیه دینی و سنتی آن که همانا "عبرت آموزی" و "رسیدن به وحدت از کثرت" باشد فاصله گرفته و به نوعی "لذت جویی" و "بی قیدی" نیز آلوده شده است. با این حال، بسیارند کسانی که هنوز سعی می کنند از ظرفیت های مثبت و ایجابی این صنعت بهره ببرند و از کژکارکردهای آن فاصله بگیرند. اما نباید فراموش کرد هستند کسانی که با شور و هیجان فراوان از جاذبه های مدرن و سبک زندگی غربی، با افسون زدگی یاد می کنند و سعی دارند در بی بند و باری این تمدن مدرن، غوطه ور شوند.

 گردشگران ایرانی طی سال های اخیر به عنوان منبع درآمدزایی مناسبی برای کشورهای آسیایی و اروپایی مطرح هستند. تعطیلات نوروزی و موجی از تقاضا برای سفرهای خارجی باعث شده است که در هفته های اخیر شاهد تبلیغات دفاتر گردشگری داخلی برای تورهای خارجی باشیم. گفتنی است بسیاری از این سفرهای خارجی با انگیزه تفریحی صورت می پذیرد و اطلاع رسانی پیرامون ابعاد این تورها می تواند خانواده های ایرانی و حتی خود گردشگران - غالبا جوانان - را از خطرهای احتمالی آگاه سازد.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1344 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

 

کد خبر: ۳۸۵۸۹۱
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۵ - 11 March 2014

سایت تبیان در گزارشی به قلم نداسادات پاکنهاد وکیل دادگستری به وضعیت زنان خیابانی در جامعه ایرانی پرداخته است.

در این مطلب آمده است: «پیشاپیش به خاطر محتوای تاسف برانگیز این گزارش از خوانندگان فهیم پوزش می‌خواهیم اما چه می‌توان کرد که پدیده‌های فاسد و ضد ارزش اجتماعی را نمی‌توان نادیده گرفت و انکار کرد. این روزها دیگر، کمتر کنار خیابان کلانشهرهایی همچون تهران، اصفهان و شیراز زنان خیابانی را می‌بینیم. نه اینکه نبینیم اما نسبت به گذشته، کمتر صحنه چانه زدن یک زن خیابانی با سرنشین یک خودروی سواری را کنار خیابان و بر سر قیمت مشاهده می‌کنیم. پس زنان و دختران خیابانی کجا رفته‌اند؟ آیا دست از این کار برداشته و اصلاح شده‌اند؟ پاسخ منفی است! این روزها باید زنان خیابانی را در خانه‌های تیمی فساد جستجو کرد. این روزها، مردانی به عنوان رابط در گوشه و کنار شهر حضور دارند که مشتریان هرزگی باید برای دسترسی به زنان خیابانی، ابتدا با این رابط‌ها وارد مذاکره شوند.

قانون در مورد زنان خیابانی چه می‌گوید؟

روسپیگری یکی از حقیقت‌های تلخ جامعه کنونی ماست که همیشه سعی می‌کنیم از آن کمتر صحبت کنیم و در ظاهر خود را گول بزنیم که از این مساله بی‌خبریم! ولی همه‌ می‌دانند که حقیقت چیزی غیر از این است. اگر باور ندارید سری به شعبات مخصوص رسیدگی به پرونده‌های اینچنینی در دادگستری بزنید. به هر حال، این حقیقتی است که نمی‌توانیم از آن فرار کنیم.

زنان خیابانی این روزها تبدیل به معضلی برای جامعه شده‌اند اما این معضل در قانون، جرم محسوب نمی‌شود. زنان خیابانی بیمارانی هستند که باید برای آنها به دنبال درمان بود؛ همانند معتادان که اصولا افراد معتاد مجرم نیستند بلکه بیمارند. برای درمان این زنان صرف برخورد قانونی هم شاید حلال این مشکل اجتماع نباشد بلکه باید دنبال علل و ریشه‌های این معضل بود و با این ریشه‌یابی، موضوع را مفصل پیگیری‌کرد.

متاسفانه از نظر قانونی، قانونی که مختص این زنان باشد نداریم و اگر قرار باشد چنین زنانی را مجرم بدانیم و برای آنها مجازات تعیین کنیم باید به مواد 637 تا 641 قانون مجازات اسلامی که در مورد جرایم منافی عفت است استناد کنیم. ماده 637 اعلام می‌دارد: «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل (بوسیدن و در آغوش کشیدن یکدیگر در مکان‌های عمومی) یا مضاجعه (همبستری مرد با زن بدون آمیزش) شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه‌کننده تعزیر می‌شود». در ماده 638 قانون مجازات اسلامی نیز آمده است: «هرگاه کسی علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند، علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد اما عفت عمومی را جریحه‌دار کند، تنها به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد».

بنابراین با توجه به اینکه قانونی تحت عنوان زنان خیابانی نداریم، در نتیجه نحوه برخورد با این افراد همانند همه مجرمانی است که مرتکب کار خلافی شده باشند. زنان خیابانی اگر مجرم هستند و تخلفی می‌کنند مثل عموم مجرمان، قانون برای آنها مجازات در نظر می‌گیرد و با آنها برخورد می‌کند؛ یعنی در صورتی که شرب خمر کرده‌اند یا دست به زنا زده باشند یا اگر عفت عمومی را جریحه‌دار کرده‌ باشند، طبق قوانینی که برای همه پیش‌بینی شده تحت همان عنوان مورد پیگرد قرار می‌گیرند و اگر ثابت شود مرتکب خلافی شده‌اند با آنها برخورد خواهد شد.

زنان خیابانی بازپروری شوند

ابتدا افراد به دلیل فقر و گاهی ارضای نیاز جنسی به این عمل روی می‌آورند ولی بعدها لذت جسمانی از بین می‌رود و آزار جنسی مطرح می‌شود. این افراد فکر می‌کنند وقتی در این مسیر قرار گرفتند باید ادامه دهند و نمی‌توانند از این منجلاب خارج شوند. پس باید مکانی برای این افراد در نظر گرفته شود تا بازپروری شوند و سالم به جامعه برگردند. در این مکان‌ها باید عواقب این کار و همچنین امراض مختلفی که ممکن است به آنها دچار شوند، برای این زنان تشریح شود. شاید این افراد در بدو امر نمی‌دانند چه عواقب خطرناکی در کمینشان است. باید از طرف دولت بودجه‌ای برای این زنان در نظر گرفته شود تا فقر، آنها را به این عمل زشت وادار نکند.

آنچه مسلم است اینکه ما نسبت به این طبقه، نیازمند یک‌سری قوانین و کانون‌های خاص هستیم و این به خاطر رفتار پرخطر آنها امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است؛ البته وجود قانون خاص برای این طبقه به این معنا نیست که باید از زنان روسپی حمایت شود و این تعبیر خوبی نیست.

اینکه در حوزه تامین اجتماعی قانون حمایتی داشته باشیم که باعث شود زنان خیابانی تولید نشوند و به وجود نیایند را باید مطرح کرد؛ چنانکه در فصل سوم قانون اساسی که حقوق ملت مطرح می‌شود بحث حمایت از حقوق زنان مورد توجه قرار گرفته است اما باید قانون‌هایی داشته باشیم که از به وجود آمدن چنین طبقه‌ای در جامعه جلوگیری و پیشگیری کند.

موضوع زنان روسپی به جرم‌انگاری جدید برمی‌گردد یعنی باید بین جرم زنا و جرم روسپیگری یک تفاوت اساسی قائل شویم و این به منزله حمایت از زنان روسپی نیست و به معنای وسیع‌تر، حمایت کردن از جامعه است.

در قانون‌های حمایتی خلاء‌های بسیاری داریم و قانون در این زمینه بسیار ضعیف بوده و این دغدغه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی است که چرا قانون‌گذار ما موضع انفعالی به خود گرفته و منتظر است جرم به وقوع بپیوندد و بعد دنبال چاره‌اندیشی باشد.

زمانی که می‌گوییم حمایت از زنان خیابانی اتفاق بیفتد، این تنها به معنای نگاه حقوقی نیست و تمام بخش‌های مختلف جامعه مانند بخش اقتصاد، خانواده و صدا و سیما وظیفه دارند دوره تبدیل یک زن و دختر بی‌گناه را به یک روسپی بررسی کنند و هر کس به اندازه‌ای که بر عهده‌اش است، مسئولیت قبول کند.

در زمینه حقوقی هم باید قبل از اینکه زن تبدیل به زن روسپی شود قانون حمایتی داشته باشیم. صرف مجازات نسبت به یک زن روسپی باعث نمی‌شود که او در آینده به سراغ جرم نرود و پیشگیری در زنان روسپی تنها با مجازات صورت نمی‌گیرد.

امید است در دولت تدبیر اصولی از قانون اساسی که به حقوق زنان اختصاص داده شده است به طور جدی پیگیری شود تا با کاهش عوامل روسپیگری یک گام در جهت مبارزه با این معضل اجتماعی (زنان خیابانی) برداشته شود.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1223 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

 

 

بی بندوباری زن متاهل به قتل وحشتناک او منجر شد.مرد مسلمانی به نام جهانگیر نظر معروف به “جبین” همسر بی بندوبار خود را را با ۱۹ ضربه چاقو در اواخر ساعات شب ۱۹ اوریل از پای دراورد.فرخنده یونس ۳۰ ساله شبانه به منزل یکی از دوستان به پارتی شبانه می رود.شوهرش جهانگیر هنگامی که به […]

بی بندوباری زن متاهل به قتل وحشتناک او منجر شد.مرد مسلمانی به نام جهانگیر نظر معروف به “جبین” همسر بی بندوبار خود را را با ۱۹ ضربه چاقو در اواخر ساعات شب ۱۹ اوریل از پای دراورد.فرخنده یونس ۳۰ ساله شبانه به منزل یکی از دوستان به پارتی شبانه می رود.شوهرش جهانگیر هنگامی که به خانه بر می گردد هر چه منتظر می ماند خبری از خانمش نمی رسد.او ۲۵ بار با گوشی خانمش تماس می گیرد اما جوابی نمی شنود.هنگامی که اواخز شب فرخنده به منزل باز می گردد او را در سرو وضع نامناسب می بیند.
از شدت خشم نمی تواند بر اعصابش مسلط شود و خانمش را با ۱۹ ضربه چاقو به قتل می رساند.فرزند ۶ ساله خانم که به دلایل قانونی نامی از او ذکر نشده هنگامی که به اتاق مادرش مراجعه می نماید هر چه در می زند جوابی نمی شنود.با پلیس تماس می گیرد.هنگامی که نیروهای پلیس می رسند با جنازه خون الود خانم مواجه می شوند.جهانگیر در دادگاه شهر چادرتون ایالت ادهام بریتانیا حاضر می گردد.او به جرم خود اعتراف ولی می گوید قتلش در حین جنون بوده است.او می افزاید هنگامی که خانمش را اواخر ساعات شب در چنلن وضعی دیده نتوانسته احساسات خود را کنترل نماید و از حالت روانی خارج شده و مرتکب قتل شده است.
جهانگیر نظر ۳۵ ساله با خانم یونس طی مراسم اسلامی در سال ۲۰۱۲ در حالی به عقد هم در می ایند که خانم از شوهر قبلی خود صاحب فرزند ۶ ساله بود.تحقیقات پلیس نشان می دهد قتل برنامه ریزی شده بوده و حتی شوهر خانم هنگامی که قصد رفتن به پارتی را داشته است شوهرش موبایلی جهت استراق سمع در کیف او گذاشته است. با توجه به برسیهای پرونده و تحقیقات صورت گرفته دادگاه منچستر کراون ضمن پذیرفتن حرکات زننده خانم با مرد اجنبی  و سر و وضع نامناسب و به قولی رفتار خیلی غرب گرایانه او در پارتی شبانه اما اینها را دلیل کافی جهت چنین جنایت وحشتناکی ندانست.

قاضی پرونده جان جونز می گوید جبین در کشور غربی بزرگ شده است و با مد زندگی غرب اشنایی کامل داشته به خانمش اجازه شرکت در پارتی را داده است و خودش هم از این مساله اگاه بوده است که در پارتیهای شبانه خانم ها با سر و وضع نامناسب حضور پیدا می نمایند پس این دلیل موجهی در خصوص قتل همسرش نمی تواند باشد.نحقیقات بیشتر در خصوص این پرونده ادامه دارد.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1294 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

 

یکی از روزنامه های ورزشی امروز کاری کرده که می تواند برای مدت ها حاشیه ساز و جنجالی باشد. مشخص نیست هدف این روزنامه چه بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حدود هشت سال پیش و در آستانه جام جهانی 2006 آلمان یک زن ایرانی مقیم آلمان با نام سمیرا سمیعی با این ادعا که همسر دوم مهدی مهدوی کیاست غوغایی را در رسانه های ایرانی به پا کرد. البته این ماجرا خیلی زود فروکش کرد اما با گذشت هشت سال از این اتفاق در حالی که مهدوی کیا زندگی بی حاشیه و آرامی را در کنار همسر و دختر 14 ساله خود می گذراند یک روزنامه ورزشی اقدام به گفت و گو با سمیرا سمیعی کرده است.

البته این روزنامه ورزشی ید تولایی در دخالت و سرک کشیدن به خصوصی ترین زوایای زندگی فوتبالیست ها دارد از جمله ماجرای تولد دختر ناخواسته یکی از فوتبالیست های مشهور گرفته تا ..... به هر حال گفت و گو با سمیرا سمیعی بسیار تامل برانگیز است.

اینکه جمله او مبنی بر اینکه " ماجرای من و مهدوی کیا هشت سال پیش تمام شد" تیتر یک این روزنامه ورزشی شود چه دلیلی می تواند داشته باشد جز حاشیه سازی برای یکی از بااخلاق ترین اسطوره های ورزشی ایران. زنی که هشت سال پیش در رسانه های ورزشی و حتی غیر ورزشی ایرانی غوغایی به پا کرد سر و کله اش دوباره پیدا شد همانطور که هشت سال پیش نیز در آستانه جام جهانی 2006 نیز ناگهانی آمد. او با کدام ارتباط خیلی راحت با رسانه ها صحبت می کند همانطور که هشت سال پیش به تیتر یک روزنامه ها تبدیل شد؟! بعید نیست این روزنامه ورزشی چندی دیگر به سراغ "کاملیا انتخابی فرد" برود و خاطرات شیرین او با آقای (...) را دوباره بازگو کند!

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1277 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

دانلود رایگان قسمت ۸ سری دوم سریال ستایش با لینک مستقیم

دانلود سری دوم سریال ستایش قسمت هشتم با کیفیت عالی و حجم کم

دانلود قسمت هشتم سریال ستایش سری دوم

serial-setayesh2-download1

کارگردان: سعید سلطانی

ژانر: اجتماعی

سال تولید: ۱۳۹۲

بازیگران: داریوش ارجمند،‌ نرگس محمدی‌ ، مهدی سلوکی‌ ، سیما تیرانداز‌، حدیث میرامینی،‌ امیرمحمد زند‌، رامسین کبریتی

خلاصه داستان ۸ و لینک دانلود و در ادامه مطلب برای اعضا

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1441 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

دانلود فیلم در ادامه مطلب برای اعضای سایت ( عضویت در یک دقیقه )

هنگامی که برای فیلم «هیس...» تحقیقات می‌‌کردم و با موارد متعددی مواجهه حضوری یا مکتوب داشتم، درباره برخی اتفاقات که در حوزه ورزش همچون ‌شنا برای پسر‌ها رخ داده نیز مطالب مستندی ‌خواندم. بار سنگینی را به دوش می‌کشیدم. برای همین‌ تلاش کردم با فیلم آخرم، بخشی از آن را به تصویر بکشم.‌
 
پوران درخشنده ضمن بیان تألم روحی‌ پس از اطلاع از وقایع رخ داده در مدارس فوتبال برای کودکان پسر، از حرکتی که برای مبارزه با کشتن روح کودکان این سرزمین شکل گرفته، حمایت و از شجاعتی که در پوشش زوایای پنهان این فاجعه انسانی نهفته است، قدردانی کرد.

به گزارش «تابناک»، کارگردان فیلم درخشان «هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» با تأکید بر ابعاد وسیعی که برخی از حوادث به ظاهر کوچک نظیر تعرض به کودکان در جامعه پدید می‌آورد، از لزوم توجه بیشتر افکار عمومی به این مسأله و آگاه‌سازی بیش از پیش خانواده‌ها و به ویژه ‌کودکان نسبت به چنین اتفاقاتی سخن به میان آورد و خواستار حفظ مستمر و فراگیری این توجه عمومی برای کاهش چنین رویدادهایی در سطح جامعه ایران شد.

پوران درخشنده در گفت‌و‌گو با «تابناک» ضمن اشاره به سلسله مطالب «تابناک» پیرامون تعرض به کودکان از بیان این مطالب و رسانه‌ای شدنش در عوض پرده‌پوشی بی‌جا، حمایت ‌و خاطرنشان کرد: آنچه شما در قالب انتشار این اخبار انجام دادید و آن حرکتی که آقای فریادشیران و آقای شجاعی در همین راستا پی گرفته‌اند، ریسکی بوده که به جان خریده‌اند و منافع شخصی‌شان را ـ که شاید به خطر بیفتد ـ برای پیگیری این موضوع حیاتی به گوشه‌ای نهاده‌اند و ‌نمی‌توان شجاعتی که این رسانه و این اشخاص انجام دادند، نادیده انگاشت.
از شنیدن اظهارات مسعود شجاعی درباره تعرض به کودکان گریستم

این کارگردان متعهد سینما افزود: هنگامی که برای فیلم «هیس...» تحقیقات می‌‌کردم و با موارد متعددی مواجهه حضوری یا مکتوب داشتم، درباره برخی اتفاقات که در حوزه ورزش همچون ‌شنا برای پسر‌ها رخ داده نیز مطالب مستندی ‌خواندم. بار سنگینی را به دوش می‌کشیدم. برای همین‌ تلاش کردم با فیلم آخرم، بخشی از آن را به تصویر بکشم.؛ اما ‌ابعاد ماجرا، وسیع‌تر، حساس‌تر و دردآور‌تر از آن است که بتوان ‌کامل آن را انتقال داد.

این کارگردان متعهد سینمای ایران تأکید کرد: انتظارم این است که نمایندگان مجلس نیز در چنین مباحث کلیدی با حساسیت برخورد کنند. شاید بسیاری از نمایندگان مجلس، فیلم «هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» را هم ندیده باشند، ولی گمان می‌کنم با توجه به معضلاتی که یک تعرض به یک کودک برای کل اجتماع در بلند مدت در پی دارد، باید شاهد حساسیت بیشتری در میان نمایندگان مردم باشیم. به شخصه پس از خواندن مطالب درباره سرنوشت غم‌انگیزی که بر سر کودکان در برخی مدارس فوتبال ‌آمده، به شدت گریه کردم و الان که با شما صحبت می‌کنم، نفسم بالا نمی‌آید.

درخشنده همچنین درباره سلسله سفرهایی که برای اکران بین‌المللی «هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند» داشته، به طور خاص به سفرهای هند و آمریکا اشاره کرد و گفت: پس از آنکه آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک یا‌‌ همان اسکار از ما ‌خواست ‌تا سناریو‌ فیلم را برای آرشیو این آکادمی ارائه بدهیم تا سینماگران و دانشجویان بتوانند در برنامه‌های مطالعاتی‌شان استفاده کنند، در سطح بین‌الملل شاهد افزایش توجهات نسبت به این فیلم بودیم.

در همین راستا اکران‌هایی با حضور اساتید و دانشجویان در UCLA و UCI داشتیم و در جشنواره ارواین که در کالیفرنیا برگزار می‌شود، با استقبال وسیعی روبه‌رو شدیم و جایزه بهترین فیلم از منظر مخاطبان را در آمریکا نیز به دست آوردیم که برای ما نشان داد این درد مشترک در همه جهان یک حس مشترک را در پی دارد.
از شنیدن اظهارات مسعود شجاعی درباره تعرض به کودکان گریستم


این کارگردان زن سینمای ایران درباره سفر به هند نیز از برقراری دوباره این حس مشترک گفت و یادآور شد: در تعداد چشمگیری از جشنواره‌های مهم هند از جمله گوآ، چنای، کرالا، بمبئی و... که جشنواره‌های درجه یک این کشور هستند، از فیلم استقبال بی‌نظیری شد و طولانی‌ترین صف‌هایی که شکل می‌گرفت، برای این فیلم بود. در سکوت حین اکران فیلم در سالن‌های هند، جو سنگینی دیدم و بغض دختران و زنان هندی را می‌دیدم که تعداد بالایی از آن‌ها، شخصاً این تجربه تلخ را داشتند و حین نمایش فیلم چه رویارویی با خودشان داشتند!

پس از یکی از اکران‌ها، ‌آقایی گوشه مانتوی مرا گرفت و بوسید و گفت این فیلم برای سینمای هند، حکم جواهر را دارد و از وقوع این اتفاقات در بستر برخی خانواده‌های هندی صحبت‌هایی کرد که از بحرانی بودن شرایط جامعه هند حکایت داشت.

درخشنده درباره اکران جهانی آخرین فیلمش توضیح داد: به واسطه حس مشترکی که اشاره کردم و مضمون جهانی فیلم، در اکران‌های بین‌المللی با استقبال وسیعی روبه‌‌رو شدم؛ اما واقعاً تا چه اندازه می‌توان‌ یک‌تنه‌ در این میدان پیش روم؟ در این باره با مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد‌ رایزنی کردم، ولی تاکنون کاری نشده ‌است. رایزنی‌های فرهنگی نیز به هفته‌های فیلم بسنده می‌کنند و پیگیر اکران فیلم‌های ایرانی در کشورهای هدف نیستند و واقعاً هفته‌های فیلم، اتفاق بزرگی برای سینمای ایران نیست و ایجاد ذائقه تازه نسبت به سینمای ایران در مخاطب خارجی ‌نمی‌کند.

در سال‌های اخیر، بسیاری از کشور‌ها از جمله کره و ژاپن توانستند ذائقه مخاطب ایران را نسبت به آثارشان حساس کنند؛ اما متأسفانه ما در این زمینه نتوانستیم عمل کارآمدی داشته باشیم؛ ‌ای کاش در این زمینه شاهد برنامه‌ریزی راهبردی بودیم!

این کارگردان درباره تازه‌ترین اثرش گفت: «خانم، مال معرفی کنید»؛ لحن جدی درباره طلاق و مهریه دارد و پس از گذراندن مراحل تحقیق، سناریوی‌اش در مراحل تکمیلی است. به هر حال این درد بزرگی است که از هر ده ازدواج، هفت مورد منجر به طلاق می‌شود و پایه‌های خانواده‌های ایرانی تا این حد سست شده است.

تعداد صفحات : 35

درباره ما
پارتی پاتوق محل مطالب آموزشی علمی تفریحی و معرفی فیلم و سریال
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    تبلیغ یکساله
    هاست رایگان
    کافی نت سهندیه تبریز


     

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 489
  • افراد آنلاین : 64
  • تعداد اعضا : 995
  • آی پی امروز : 328
  • آی پی دیروز : 381
  • بازدید امروز : 6,834
  • باردید دیروز : 3,786
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 10,620
  • بازدید ماه : 10,620
  • بازدید سال : 570,754
  • بازدید کلی : 9,351,768
  • کدهای اختصاصی
    یکسال تبلیغ 30تومن

    سفارش دهید

    بهترین سایت هاست رایگان


    دانلود آهنگ های جدید - دانلود آهنگ های جدید