loading...

پارتی پاتوق

بخش دین و اندیشه

معرفی بهترین سایت هاست رایگان ایران

استفاده كنندگان از اين هاست ملزم به رعايت قوانين كپي رايت و قوانين جمهوري اسلامي ايران هستند

براي استفاده از لينك زير ثبت نام كنين

اول قوانين و مقررات رو بخونين بعد برين صفحه اول و ثبت نام كنين


http://hostraygan.com/l

آخرین ارسال های انجمن
کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1183 چهارشنبه 16 مرداد 1392 نظرات (0)

 

یک داور مسلمان سنگالی پس از شنیدن صدای اذان بازی را متوقف کرد تا افطار کند.

به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، در لیگ فوتبال سنگال یک اتفاق عجیب و بی‌سابقه رخ داد. داور دیدار بین دو تیم از لیگ سنگال در نیمه اول بازی پس از شنیدن صدای اذان بازی را متوقف کرد تا افطار کند.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1424 سه شنبه 15 مرداد 1392 نظرات (0)

 

جوان با قیافه اى جدى و گفتارى محکم بدون اینکه لباس ما دو نفر را که لباس پیامبر(ص) است لحاظ کند، گفت : مشروب ناب خارجى در یخچال حاضر دارم و تریاک خالص افغانى در بساطم موجود است تا چاى و میوه میل کنید هرکدام را مى خواهید براى شما حاضر کنم.

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق  به نقل از رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، در کتاب«معاشرت» که از تألیفات او است به بیان خاطره‌ای پرداخته‌است که خواندنی است:
 
از طرف یکى از دوستان که در عشق به امام زمان(ع) زبان زد اهل ایمان در نیشابور است و با شنیدن نام آن حضرت و یاد آن یادگار انبیاء و امامان (علیهم السلام) چون باران بهار از دیده اشک مى بارد ، در دهه دوم ماه ذو الحجه به مناسبت عید ولایت جهت تبلیغ دعوت شدم .
 
چند شبى از مجلس نورانى تبلیغ گذشته بود که یکى از دوستان روحانى ام که در مشهد زندگى مى کند به دیدنم آمد و به تقاضاى من بنا شد تا آخرین شب اقامتم در نیشابور نزد من باشد .
 
در آن زمان مشغول نوشتن تفسیر صحیفه سجادیه امام زین العابدین(ع) بودم ، روزى هنگام عصر دوست روحانى ام جهت رفع خستگى به من پیشنهاد پیاده روى در بلوار کمربندى شهر را داد ، خواسته او را پذیرفتم ، قلم بر زمین گذارده ، همراه او وارد بلوار که نزدیک محل اقامتم بود شدیم .
 
از پیاده روى ما دو نفر چیزى نگذشته بود که جوانى همراه با ماشینى لوکس کنار ما ترمز کرد و با لحنى محبت آمیز از ما خواست تا مقصدى که در نظر داریم سوار ماشین شویم . دوستم با اشاره دست و چشم از من خواست که او را از خود برانم و از سوار شدن به ماشین او که معلوم نبود صاحبش کیست و چه هدفى دارد خوددارى کنم .
 
من با توجه به وضع جوان که چهره اى امروزى و مناسب با وضع غربیان داشت و لباسى رنگى و آستین کوتاه بر تن او بود و نشان مى داد صد در صد در فرهنگ بیگانه استحاله شده و خلاصه ، بیمارى است که نیاز به طبیب مهربان و همنشین اثرگذار و رفیقى دلسوز و دوستى خیرخواه ، دارد سوار ماشین شدم و از دوست روحانى ام خواستم که او هم با من همراه شود .
 
دوست روحانى ام در کمال بى میلى آن هم در زمانى که رزمندگان با کرامت اسلام در جبهه جنوب و غرب مشغول جنگ با صدامیان کافر و حامیانش بودند و منافقان کور دل هم هر روز در گوشه و کنار شهرها به جان مردم آتش مى زدند و خانواده ها را داغدار مى کردند با ترس و لرز سوار ماشین شد .
 
راننده از من پرسید : کجا مى روید تا شما را برسانم ؟ گفتم : هر کجا دلخواه تست . از جواب من خوشش آمد ، پرسید اهل کجایى ؟ گفتم : تهران ، گفت : در این شهر چه مى کنى ؟ گفتم : براى دیدار و زیارت تو آمده ام . از چنین برخوردى آن هم از یک روحانى که هرگز برایش پیش نیامده بود و طبیعتاً معهود هم نبود ، فوق العاده خوشحال و در ضمن بهت زده شد .
 
به من گفت : من از وضع مالى مناسبى برخوردارم و خانه اى دو طبقه دارم و در آن خانه مجرّد و تنها زندگى مى کنم ، دوست دارم چند لحظه اى در آن خانه مهمان من باشید .
 
رفتن به خانه او را پذیرفتم ، ولى دوست روحانى ام که از اوضاع آشفته کشور نگران بود با اشاره و فشردن دست من از من خواست که از رفتن به خانه او چشم پوشى کنم ولى من با تکیه به لطف خدا و یارى آن منبع رحمت و بر اساس وجوب امر به معروف و نهى از منکر تصمیم به رفتن خانه او قطعى بود .
 
به خانه رسیدیم ، ما را به اطاق پذیراییش راهنمایى کرد ، چهار دیوار اطاق از انواع عکس هاى مستهجن و تابلوهاى سکس و عکس انواع زنان هنرپیشه نیمه عریان غربى پر بود ، دوست روحانى ام که برخوردار از تقدس و تقوا بود معترضانه به من گفت : این چه دوزخى است که به آن وارد شده ایم ؟ در این اطاق جز اینکه چشم به زمین بدوزیم یا دیده بر هم نهیم چاره اى هست ؟!
 
به او گفتم حوصله کن ، استقامت ورز ، شاید سفر به این شهر از نظر اراده حق به این خاطر بوده که ما با این جوان آشنا شویم و ساعاتى با او همنشین و دوست گردیم تا از این منجلاب فساد به خواست خدا که به همه بندگانش مهربان است ، و درب توبه را به روى همه گناهکاران باز گذاشته است نجات پیدا کند همچنانکه در دعاست :
 
« أَنْتَ الَّذِى فَتَحْتَ لِعِبادِکَ بَاباً إِلى عَفْوِکَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ : تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ »
 
پروردگارا ! تو کسى هستى که درى را براى بندگانت به سوى عفو و چشم پوشى ات باز کرده اى و نام آن را توبه گذارده اى ، پس فرموده اى : همه به سوى خدا بازگردید بازگشتى خالصانه ، در نهایت براى کسى که از ورود به این در پس از گشوده شدنش غفلت ورزد چه عذر و بهانه اى خواهد بود ؟
 
جوان پس از چند لحظه وارد اطاق پذیرایى شد و پس از خوش آمد گفتن با قیافه اى جدى و گفتارى محکم بدون اینکه لباس ما دو نفر را که لباس پیامبر(ص) است لحاظ کند ، و در بى خبرى کامل از وضع ما دو نفر و بدون هیچ شرم و حیایى و به خیال اینکه ما هم مانند خود او در بى قیدى و بى مهارى به سر مى بریم گفت : مشروب ناب خارجى در یخچال حاضر دارم و تریاک خالص افغانى در بساطم موجود است تا چاى و میوه میل کنید هرکدام را مى خواهید براى شما حاضر کنم!!
 
او با این پیشنهاد به طور جدى فکر مى کرد که بهترین نوع پذیرایى از دو دوست جدیدش گرچه روحانى هستند باید به این صورت باشد .
 
به مغرب شرعى یک ساعت مانده بود ، به او گفتم دوست مهربانم من در ابتداى شب با دوستى بسیار عزیز و رفیقى با کرامت و یارى مهربان ، ملاقات دارم که او به شدت از مشروبات الکلى و مواد مخدر متنفر است ، چنانچه بوى مشروب یا بوى مواد مخدر از من استشمام کند مى ترسم براى همیشه از من جدا شود و از دست دادن او براى من حادثه اى غیر قابل جبران وفراقش براى من قابل تحمل نیست .
 
تو مرا به خاطر محبوب و معشوقم از این برنامه معذور بدار ، او هم با کمال مهربانى پذیرفت و بنا شد با چاى و میوه از ما پذیرایى کند .
 
دوست روحانى ام با اشاره دست و چشم از من خواست از خوردن میوه و چاى خوددارى کنم ، به او آهسته گفتم : به اندازه اى که استفاده مى کنیم خمسش را مى پردازیم تا جاى شبهه نباشد .
 
جوان نزدیک مغرب به من گفت : با دوستت در کدام نقطه شهر وعده دارى ؟ گفتم : کنار مسجد جامع نیشابور ، گفت : من شما را به محل وعده مى رسانم .
 
هنگامى که کنار مسجد توقف کرد و با ما پیاده شد پرسید : دوستت آمده یا نه ؟ گفتم : آرى محبوبم حاضر است ، گفت : او را هم به من نشان بده ، گفتم : محبوبم خداست که وقت اذان به وسیله نماز با او قرار ملاقات دارم و این وقت قرار ملاقات است که آمده ام .
 
جوان فوق العاده یکّه خورد ، سر به گریبان فرو برد ، و شرمسار شد ، به او گفتم : آرى ; او محبوب من است که به شدت از مشروب و مواد مخدر و قمار و رابطه نامشروع و مال حرام متنفر است و من حاضر نیستم با آلوده شدن به این امور با من ترک رابطه کند .
 
جوان گفت : من در آن خانه هیچ شبى را بدون مشروب و مواد مخدر و گوش دادن به انواع نوارها و دیدن انواع فیلم هاى مبتذل نگذرانده ام ولى با این برخورد تو از الان تصمیم گرفتم که همه این امور را ترک کنم اما از تو مى خواهم که فردا را با من بگذرانى ، پیشنهادش را پذیرفتم و ساعت ده صبح فردا را کنار مسجد جامع با او وعده ملاقات گذاشتم .
 
ساعت ده آمد ، من و دوستم را به چند زیارتگاه شهر از جمله قدمگاه برد و درخواست داشت شب را با من باشد ، از حسن اتفاق پیشنهاد او مصادف با شب جمعه بود و از طرف مجلسى که سخنرانى داشتم مردم به حضور در جلسه دعاى کمیل دعوت شده بودند و او نمى دانست من در شهر منبر مى روم .
 
آدرس جلسه را به او دادم ، پیش از شروع دعاى کمیل به جلسه آمد ، از کثرت جمعیت راه ورود به مجلس نبود ، به او اشاره کردم نزد من آمد ، او را به طرف قبله نزد خود نشاندم ، تمام چراغ ها را خاموش کردند ، در تاریکى مطلق ، دعاى کمیل را خواندم .
 
آتش عجیبى از حال و قال و گریه و سوز در مجلس بود ، پس از پایان دعاى کمیل دیدم دو چشم آن جوان از کثرت گریه و شدت اشک ریختن چون دو کاسه خون است به او گفتم : خدا همه گناهانت را بخشید ، زندگى پاکى را شروع کن و سپس با او خداحافظى کرده ، همان شب از نیشابور خارج شدم .
 
تا سه سال از او خبر نداشتم ، در سفرى به مشهد مقدس به دیدار دوست روحانى ام نایل شدم که گفت : شبى در حرم مطهر امام رضا(ع) آن جوان را دیدم ، جویاى حال شما شد ، گفتم : در تهران به سر مى برد ، یادى از آن سفر پر معنویت کرد و گفت : توبه واقعى کردم و از نیشابور براى زندگى به مشهد آمدم و در اینجا با شفاعت امام رضا(ع) همسرى مؤمن نصیب من شد که در هدایت و بیدارى بیشتر من اثر مطلوبى داشت !
 
آرى ; یک ساعت همنشینى سالم و رفاقت مطلوب و دوستى صحیح و معاشرتى که اندکى از حقایق عرشیه و معارف الهیه را به گمراهى انتقال مى دهد ، با چنین نتیجه مثبتى روبرو مى شود.
 
بنابراین دوستى با گمراهان و فاسقان و فاجران اگر بر انسان آثار منفى گذارد ، و آدمى را در گردونه و خلق و خوى آنان اندازد ، از نظر اسلام حرام و اگر انسان داراى مصونیت ایمانى باشد، دوستى با آنان براى هدایتشان و قرار دادنشان در صراط مستقیم حق ، لازم و بلکه بر پایه وجوب امر به معروف و نهى از منکر واجب است .
 
شایان ذکر است،‌کتاب«معاشرت» تألیف استاد حسین انصاریان در سال ۱۳۸۴ برای نخستین بار منتشر شده است و به موضوعاتی همچون اسلام آیین کامل، جایگاه معاشرت، مسئولیت عظیم مربیان، دوستان حقیقی و دشمنان دوست نما، انتخاب آگاهان

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1651 یکشنبه 13 مرداد 1392 نظرات (0)


در بخشی از این خلافت بزرگ اسلامی، «فلسطین» و «بیت المقدّس»، چون نگینی می درخشید و در مرکز آن مسجد بزرگ «ایاصوفیه»، که روزگاری جهان مسیحی به داشتن کلیسایی چون آن به خود می بالید. به هر روی، اهتزاز این پرچم در شرق و سایه نشینی مسیحیّت و انزوای یهودیّت، خوشایند غرب مسیحی و یهودیّت صهیونیستی که سودای تصرّف بیت المقدّس و تأسیس حکومت جهانی را در سر می پرورید، نیامد. از همین رو همه توان خود را در وجوه مختلف مصروف براندازی این امپراتوری نمود.

ما در این نوشتار برآنیم تا به علل انحلال این امپراتوری عظیم اسلامی بپردازیم و سعی ما براین است تا حجاب حقایق برکنیم بدآن امید که دست های پنهان در فروپاشی این دولت نمایان گردد.
 


مسجد بزرگ «ایاصوفیه» یکی از بارزترین و زیباترین نمونه‌های باقی‌مانده معماری دوره بیزانس است
 که درابتدا کلیسا بوده و بارها بازسازی شده است.
این مکان، پس از تصرف استانبول توسط ترک‌های عثمانی در سال ۱۴۵۳، به مسجد ایاصوفیا تبدیل گردید.

 


کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1407 یکشنبه 13 مرداد 1392 نظرات (0)

 

در اخبار روزهای اخیر مواردی از ضرب و جرح زنان نهی‌کننده از بی‌حجابی شنیده شده است.با شنیدن این اخبار عده‌ای سردرگم اند که آیامجازاتی برای این دسته از افراد مجرم وجود ندارد؟

به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از وکالت آنلاین، اگر نگاهی به اخبار روزهای گذشته انداخته باشید، شاید مطالب مربوط به درگیری بانوان محجبه‌ای را که قصد امربه معروف و نهی از منکر زنان بدحجاب را داشتند؛ اما مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، خوانده یا شنیده باشید.
 
این اخبار و اتفاقات سبب شد تا در مورد برخورد قانونی با بدحجابی با سیدرضا جواد موسوی، دادیار دادسرای استان سیستان و بلوچستان، گفت‌وگویی داشته باشیم، که در ادامه می‌خوانید:
 
تعریف قانون از بدحجابی
 
منظور از حجاب، همان پوشش اسلامی بانوان است که شامل پوشانیدن تمامی بدن به جز گردی صورت و دست‌ها از مچ به پایین می‌شود. قانون‌گذار در تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی، کتاب پنجم تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب سال 1375، در بیان جرایم ضد عفت و اخلاق عمومی، بدحجابی را جرم سزاوار مجازات شمرده است.
 
در این تبصره آمده است:«زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»

 
کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1556 یکشنبه 13 مرداد 1392 نظرات (0)

*غفلت انسان از صاحب اصلی

یک نکته‌ای به شما بگویم، خیلی جالب است: می‌دانید پروردگار عالم همین کار را دارد با ما می‌کند؟! اصلاً پروردگار عالم به روی ما نمی‌آورد که این، منم که دارم می‌دهم، یک طوری برخورد می‌کند که ما تصوّر می‌کنیم خودمانیم و یک مواقعی هم حتّی در بحث رزق و روزی، یا در مطالب دیگر این را به زبان می‌آوریم و می‌گوییم. مثلاً به طرف می‌گویند: چطور شد شما این‌ طور شدید؟ می‌گوید: انسان باید مدیریت بلد باشد، من یک دوره مدیریت خواندم، یاد گرفتم چه کنم و ... . البته من نمی‌خواهم بگویم درس بد است یا درس نخوانیم، خیر، درس خوب است و باید هم باشد. امّا می‌خواهم بگویم همین مدیریت را که حالا بعضی، کتابش را نوشتند، این را چه کسی در ذهن او انداخته؟ دنبال آن صاحب اصلی نیستیم که چه کسی به این زیبایی در ذهن او انداخته است! بعد هم می‌گوید که من بودم، خوش فکری خودم بود، خودم بودم این‌طور کردم. لذا اصلاً پروردگار عالم یک کاری می‌کند که همیشه بگوییم: خودمان بودیم. پروردگار عالم حتّی یک بار هم عنوان نمی‌کند: بنده من! من بودم، منتها بنده باید زیرک باشد.

*«ید الله فوق ایدیهم» یعنی چه؟

لذا این را هم به ذهنتان بسپارید که خیلی مهم است و از آن کدهای اساسی است: بنده باید همیشه این را در ذهنش بگذراند که پروردگار عالم در همه امور دست دارد. یک معنای «ید اللّه فوق ایدیهم» عند الاولیاء، همین است. اگر کسی این را همیشه در ذهنش بچرخاند، بعد دیگر اصلاً چیزی نمی‌بیند. جدّی بعد از آن دیگر فانی و هیچ نیستیم؟!

انسان دائم می‌گوید: من بودم کتاب نوشتم، من بودم قلم زدم، من بودم سخنرانی کردم، من بودم خوش‌فکری کردم، من بودم پول درآوردم و ... . دائم من، من، می‌کند. خیلی عجیب است پروردگار عالم با اینکه باری‌تعالی است، اتّفاقاً یک کاری می‌کند که ما هیچ موقع احساس نکنیم بر سرمان منّت گذاشته است! (حالا به آن آیات اشاره می‌کنم که «لقد منّ اللّه» چیست؟ آن وسائل چیست؟) ولی ما باید بگوییم که همه چیز از اوست.

*نمونه‌ای از رفتار مرد مردان!

آن وقت پروردگار عالم خودش با ما این‌ طور برخورد می‌کند و می‌گوید: اگر بنده هم با بنده این کار را انجام بدهد، دیگر اصلاً خوف و حرنی برای او نخواهد بود، «وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ» و در دنیا یک آرامش عجیبی دارد. لذا باید به راحتی بگذری و او هم نفهمد که از طریق تو بوده. حالا در هر چیزی، چه علمش، چه پولش، چه مطالب دیگر. 

شاید یک جایی حتّی کسی تصوّر کند، شما با او دشمنی دارید و بعید است او را تأیید کنید. لذا دیگر هم می‌رود که می‌رود. امّا اگر سراغ شما آمدند، شما خیلی عالی تأیید کنید. اصلاً قبل از اینکه او بیاید، بگویید: خوب است، این‌ طور است، آن‌ طور است. بعد هم بگویید: اصلاً هم اعلان نکنید که پیش من آمدید، من راضی نیستم. شما یکی از گزینه‌هایی که انتخاب کردید از او سؤال کنید، من بودم و من راضی نیستم اصلاً اعلان نکنید. در پرونده ننویسید که سراغ من آمدید. برای همین طرف اصلاً نمی‌داند که یکی از مؤیّدات و به تعبیری شاخص تأیید آن شخص، شما بودید؛ چون به قول معروف خیلی نافذ و چنین و چنان (از این تعابیر دنیوی) هستید و اصل قضیه شما بودید، امّا اعلام نکردید. این مردانگی می‌خواهد، مرد مردان که می‌گوییم همین است. آن طرف هم هنوز که هنوز است تصوّرش این است که خوب شد سراغ فلانی نرفتند. اگر سراغ فلانی می‌رفتند من اصلاً چنین و چنان می‌شدم و ... !

یا در هر مسئله دیگر همین‌طور باشید. وقتی کمک مالی می‌کنید، او اصلاً نفهمد که شما بودید. چقدر مزه می‌دهد، اوّلش ابلیس ملعون وسوسه می‌کند و انسان می‌خواهد یک منیّتی اعلان کند. امّا این هم باید از کدهای اساسی باشد که در ذهنمان نداشته باشیم و آن اینکه تمام گرفتاری‌های بشر از این منیّت است. خدا گواه است اگر از این منیّت خلاص شویم، دیگر حرّ هستیم‌، آزادیم و عالم را می‌بینیم. شاید تا دیروز خوشمان می‌آمد، امّا از امروز که از این منیّت خلاصی پیدا کردیم، دیگر از هر چه منیّت است، بدمان می‌آید و اصلاً در درون خودمان از منیّت تنفّر داریم. آن‌وقت دیگر آرام هستیم و اصرار نداریم که همه بدانند چه شد. آن‌وقت اصلاً خدا یک چیزهای دیگر، یک امنیّت دیگری به ما می‌دهد. این «وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ» یعنی پروردگار عالم در همین دنیا چنان سکینه و آرامش به انسان مرحمت می‌کند که اصلاً باورش برای انسان میسور نیست، امّا آرام، آرام می‌شود.

*به دست آوردن حمایت پروردگار عالم با منّت نگذاشتن!

اصلاً اینکه می‌فرماید: خوفی و حزنی نیست، یعنی چه؟ شاید یک معنایش این است - این را هم خوب به ذهن بسپارید، ماه مبارک است دیگر، برکت زیاد دارد، کدها و نکات، زیاد است - پروردگار عالم دیگر حامی توست و هیچ خوفی نداری.

به تعبیر عوام الناسی و عامیانه خیلی‌ها می‌آیند برایت بزنند، می‌زنند هم، مثلاً کسی هر جا می‌رود، پشت سر تو حرف می‌زند و چرند می‌گوید، امّا تو اصلاً نگران نیستی؛ چون خدا حامی توست. لذا آن که در این دنیا بر کسی منّت نگذارد، پروردگار عالم حامی‌اش هم می‌شود. «وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ» خوفی هم ندارد، «وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ» حزنی هم ندارد، آرام است.

حالا یک نکته بالاترش را بگویم که اولیاء خدا بیان کردند: اصلاً فرض هم بگیریم به صورت ظاهر یک کسی شیطنتی هم بکند و یک مقدار اثرگذاری هم داشته باشد، باز هم چنین کسی ناراحت نیست و به تعبیری عین خیالش نیست. چون آن که برای خدا کار می‌کند، می‌داند که خدا از او دفاع می‌کند «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا». اگر برای غیر خداست، بله، انسان ناراحت می‌شود، ولی وقتی برای خداست، دیگر هرکه هرچه می‌خواهد، بگوید، او خوفی ندارد.

*رفاقت خدا با بنده!

این خصوصیت منّت نگذاشتن بر خلق خداست و خود خدا هم مطالبش را قرار داده که خودش بر ما منّت نمی‌گذارد. عجیب است. تازه بر عکس است؛ پروردگار عالم در عبادات که صورت ظاهرش تکلیف است، فرموده: بعد از هر نماز، یک دعای مستجاب دارید. حتّی من روایتش را دو سه مرتبه‌ای خواندم که حضرت صادق القول و الفعل می‌فرمایند: پروردگار عالم بیان فرموده اگر کسی نماز بخواند و بعد از نماز همین‌ طوری بلند شود و برود و دعا نکند، خطاب می‌رسد: ملائکه من! نمازش را به او برگردانید. این یعنی خدا بسیار دوست دارد که من و شما از او بخواهیم و او هم عنایت کند. دیگر از این کریم‌تر در عالم سراغ دارید؟! نمی‌گوید: تکلیفت است و تو تکلیفت را انجام دادی، یا حتّی تسبیحات را هم گفتی، ثواب هم می‌بری و تکلیفت را انجام دادی؛ می‌گوید: نه، دعا کن، بدون دعا بلند نشو و إلّا اصلا نمازت را به تو برمی‌گردانم. این ‌قدر پروردگار عالم لطف و محبّت به بندگانش دارد!

گاهی در روایات یک تعابیری می‌آید که ما نمی‌فهمیم و از این تعابیر گیج می‌شویم. در تعابیر روایی در احادیث القدسیه مراجعه کنید و ببینید، در آن‌ها که اولیاء خدا تبیین به همین دوستی پروردگار عالم می‌کنند و خودش هم در قرآن فرمود: «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ». در تعابیر روایی بیان شده: خدای متعال یک طوری خودش را قرار می‌دهد که رفیق بنده می‌شود! اصلاً در شأن ما و پروردگار عالم هست که رفیق شویم؟! پروردگار عالم رفیق می‌شود، خیلی عجیب است! دیگر کرامت تا کجا؟! عنایت تا کجا؟! محبّت تا کجا؟! خودش، رفیق ما می‌شود!

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1054 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)


به وجود آمدن دستگاه هایی نظیر تلفن، موبایل، ماشین پیام گیر و ... توانست مقوله ارتباط را تا حدود زیادی تحت الشعاع قرار دهد اما ایجاد فضای سایبرنتیک و گسترش جهانی آن، موجب حرکت جهشی در حوزه ارتباطات شد. شاید بتوان استفاده از پست  الکترونیکی را اولین گام ارتباطی در فضای سایبر دانست، بعد از آن بود که ارتباط های متنی، تصویری و صوتی از طریق ابزارهای الکترونیکی جایگاه ویژه ای در بین مردم پیدا کرد به نحوی که امروز این سیستم ها یکی از اساسی ترین شقوق ارتباطی مردمان جهان می‌باشد. در این راستا بود که فضای سایبر توانست فاصله ها در میان جهانیان را کم کند. به وجود آمدن رسانه‌های اجتماعی(Social Media) منجر به تعاملات میان افراد در جوامع مختلف شد این سیستم ارتباطی توانست با ایجاد محتوی توسط کاربر، و سپس به اشتراک گذاشتن و یا تبادل اطلاعات گامی مهم در تحولات ارتباطی رقم بزند.

 


با گذشت زمان و بسط پیدا کردن زیر ساخت های مخابراتی در کشور های مختلف جهان و به وجود آمدن شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از زیر مجموعه های رسانه های اجتماعی، این وضعیت ارتباطی دچار تحول زیادی شد و توانست جایگاه ویژه ای در میان کاربران اینترنت پیدا کند.

 
 امروزه شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک، گوگل پلاس و توئیتر یکی از اصلی ترین راهکار های ارتباطی ما بین بسیاری از مردم جهان می باشند اما مسئله این شبکه ها صرفا به ارتباط های جهانی خلاصه نمی‌شود. بلکه با کمی تعمق بیشتر در آن می‌توان به موضوع پیچیده ای نظیر زندگی دوم (Second Life) و چرایی استقبال روز افزون کاربران فضای سایبر از این شبکه ها را مورد بررسی قرار داد.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 2102 چهارشنبه 09 مرداد 1392 نظرات (0)

آیین بزرگداشت شهید «مالکوم لطیف شباز» سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه 1392 در بخش «ره‌یافتگان» نمایشگاه قرآن و با حضور «مرضیه هاشمی» گوینده شبکه تلویزیونی پرس‌تی‌وی، «محمدحسین قدیری ابیانه» سفیر سابق ایران در مکزیک، «محمدرضا اسلام جمال گلزاری» و «رضا هاشمی» از دوستان مالکوم شباز برگزار شد.

بنا بر این گزارش، در ابتدای مراسم «جمال طاهری» مدیر بخش ره‌یافتگان طی سخنانی به معرفی مالکوم شباز پرداخت.

«مالکوم لطیف شباز» نوه دختری «مالکوم ایکس» یکی از رهبران مسلمانان آمریکا است. «مالکوم ایکس» فرزند یک کشیش مسیحی بود که همواره با نژادپرستی می‌جنگید. وی همواره از سوی نژادپرستان تعقیب می‌شد که یکبار منزل او را آتش زدند و سرانجام به قتل رسید.

«مالکوم ایکس» در مدرسه در پاسخ به سؤال یکی از معلمان که می‌خواهید چه کاره شود؟ گفت: می‌خواهم وکیل شوم، اما معلم در پاسخ به او گفت تو به این آرزویت نمی‌رسی کاکا سیاه او نیز مدرسه را ترک کرد و به باندهای خلافکار پیوست، مدتی بعد به زندان افتاد و در آنجا با اسلام آشنا شد و به اسلام گروید، چندی بعد هم رهبر مسلمانان آمریکا شد.

کافی نت سهندیه تبریز بازدید : 1234 پنجشنبه 03 مرداد 1392 نظرات (0)


۹. کسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، شهید است؛ شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می‌آید!

۱۰. حلیت همجنسبازی!: دعی عبدالله؛ امام جماعت مسجد نور الاصلاح در واشنگتن، ضمن سخنانی ادعا کرد: هم جنس بازی حلال است. وی اعتراف کرد که خود او از نوجوانی آن را تجربه کرده و در زندگی‌اش با چهار مرد رابطه داشته است! زیرا اسلام آن را مجاز شمرده است! وی در پاسخ به این سوال که، شما امام جماعت یک مسجد هستید پس چگونه هم جنس بازی را مجاز می‌دانید؟! پاسخ داد: تمام سعی من این است که اسلام را به صورت امروزی عرضه کنم و با مظاهر تجدد آن را هماهنگ کنم. شکی نیست که حلال شمردن این رابطه یکی از مظاهر پیشرفت اسلام است!

تعداد صفحات : 4

درباره ما
پارتی پاتوق محل مطالب آموزشی علمی تفریحی و معرفی فیلم و سریال
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    تبلیغ یکساله
    هاست رایگان
    کافی نت سهندیه تبریز


     

    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 489
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 995
  • آی پی امروز : 284
  • آی پی دیروز : 381
  • بازدید امروز : 6,767
  • باردید دیروز : 3,786
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 10,553
  • بازدید ماه : 10,553
  • بازدید سال : 570,687
  • بازدید کلی : 9,351,701
  • کدهای اختصاصی
    یکسال تبلیغ 30تومن

    سفارش دهید

    بهترین سایت هاست رایگان


    دانلود آهنگ های جدید - دانلود آهنگ های جدید