زمان جاری : سه شنبه 12 تیر 1403 - 6:26 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 714
نویسنده پیام
amirmail آفلاین


ارسال‌ها : 264
عضویت: 15 /4 /1392
محل زندگی: تبريز
سن: 36


پروفسور گلشنی: احساس حقارت در کشور ما به شدت رایج است

متاسفانه
قشر علم را گرفتند و تا دوران ما همین سنت سطحی‌نگری و مشق نویسی حاکم
مانده است و معنای پیشرفت علم به کلی مبهم است. در حالی که در غرب علم
همواره دو خاصیت پیش‌روندگی در مرزها و تامین نیازهای زندگی را داشته است.
ملاک رشد علم در عصر ما پیمانه‌های ناقصی مانند تعداد مقالات است. اما این
مقالات چه نیازی از ما را رفع کرده است؟
کد خبر: ۳۸۹۸۹۱
تاریخ انتشار:
۱۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۴
-
04 April 2014

«تعداد
زیاد دکترا مملکت را نجات نمی‌دهد بلکه وجود دکترای با کیفیت است که نجات
دهنده ماست.» این باور دکتر گلشنی است؛ از جمله چهره‌های ماندگار کشورمان
در فیزیک که استاد دانشگاه صنعتی شریف و از جمله صاحب نظران و اساتید
سرشناس «فلسفه علم» در جهان به شمار می‌آید. حضور وی در «نشست توسعه علمی
مطلوب در جامعه اسلامی» فرصتی دست داد تا با دیدگاه‌های وی در این باره
آشنا شویم.

به گزارش «تابناک»، دکتر گلشنی، رئیس گروه «فلسفه علم»
دانشگاه صنعتی شریف، ابتدا با طرح این سوال که چه عواملی باعث پیشرفت علم
در جوامع اسلامی و سپس افول آن شد؟، در پاسخ به شش عامل اشاره کرد:

نخست
و مهمترین عامل تشویق قرآن به مطالعه طبیعت است که در آیات مختلف، هم به
بعد نظری و هم به بعد تجربی آن اشاره شده است و عالمان مسلمان با این نگاه،
مطالعه طبیعت را عبادت می‌دانستند.

دوم،
تشویق قرآن و سنت به یادگیری علم از هرجای ممکن است و مشخص است که در حدیث
معروف \"اطلب العلم ولو بالصین\" یادگیری الهیات در چین نیست، بلکه منظور هر
نوع علمی است.

سوم، حاکمیت روح تسامح بود و عالمان مسلمان برای یادگیری علم، با تواضع و خوش‌رفتاری حتی شاگرد مسیحیان و صائبیان می‌شدند.

چهارم،
پرهیز از تقلید کورکورانه بود؛ همانطور که ابن سینا می‌گوید کسی که بدون
دلیل چیزی را بپذیرد از فطرت انسانی دور شده است. عالمان ما علاوه بر
مطالعه آثار گذشتگان قدرت خلاقه و نقاده هم داشتند، آنچنان که می‌بینیم ابن
هیثم کتاب الشکوک علی بطلمیوس و رازی کتاب الشکوک علی جالینوس را
می‌نگارند. متأسفانه اکنون در محیط ما این جو حاکم نیست و عینا ترجمه و
تقلید و حاشیه‌نویسی بر کارهای غربی صورت می‌گیرد.

پنجم، سخت کوشی در کسب معرفت بود و عالمان مسلمان برای یافتن یک کتاب یا دیدار با یک عالم زحمات و مشقات زیادی را متحمل می‌شدند.

ششم،
جامع‌نگری و کل‌نگری حاکم بر تمدن اسلامی، آخرین نکته‌ است؛ در آن زمان
علوم دینی از علوم طبیعی جدا نبود و یک روح حاکم بود، کار علمی را به روش
علمی انجام می‌دادند و با یک دید وسیع به کلیت قضایا نگاه می‌کردند.

عضو
شورای عالی انقلاب فرهنگی و فرهنگستان علوم با ذکر این نکته که بیان این
عوامل به معنای آوردن طبیعیات آن زمان نیست ولی باید آن روحیات را داشته
باشیم، در پاسخ به این پرسش که چرا علم در جهان اسلام به انحطاط گرایید؟،
گفت: دلایل زیادی مثل جنگ‌های صلیبی، پیدایش تصوف و پاره‌پاره شدن جهان
اسلام برای این سوال ذکر شده، اما به اعتقاد من، دلیل اصلی این ماجرا، حاکم
شدن مکتب کلامی ضد عقل اشاعره بود که حمایت شدید خلفای عباسی را همراه
داشت که تداوم و حفظ حکومت خود را در آن می‌دیدند. نحوه نگرش غزالی و ابن
خلدون و امثال آنها که علوم طبیعی را آغشته به خطا و برای دین مضر
می‌دانستند، از عوامل این کنار گذاشتن بود.

وی افزود: تا دوران مدرن
همین وضعیت ادامه داشت و در این مدت امثال خواجه نصیر که به علم توجه
داشتند از مفردات بودند. اما در قرن نوزدهم شکست ایران از روسیه، استعمار
هند توسط انگلستان و اشغال مصر به دست فرانسویان، جهان اسلامی را واداشت تا
به علم جدید رو بیاورد. اما متاسفانه قشر علم را گرفتند و تا دوران ما
همین سنت سطحی‌نگری و مشق نویسی حاکم مانده است و معنای پیشرفت علم به کلی
مبهم است. در حالی که در غرب علم همواره دو خاصیت پیش‌روندگی در مرزها و
تامین نیازهای زندگی را داشته است. ملاک رشد علم در عصر ما پیمانه‌های
ناقصی مانند تعداد مقالات است. اما این مقالات چه نیازی از ما را رفع کرده
است؟




برندهٔ دو جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، گفت: چند سال
پیش در همین کشور به کسانی که بیشترین مقاله را  در یک رشته داشتند
امتیازاتی ‌دادند. مقالاتی که تنها 20 درصد ارجاعات خارجی داشتند و تنها 21
درصد آنها در مجلات سطح بالا ترISI بود؛ علم ما باید به رفع نیازهای ما
بیاید، ولی متأسفانه شاهد هستیم در رشته‌هایی که بیشترین مقالات را داریم
بیشترین واردات را هم داریم. با این پیمانه‌های رشد علمی نیاز کشور برطرف
نمی‌شود. استاد دانشگاهی که بنا به تشخیص خودش در حوزه اختراعات یا چاپ
کتاب وارد شده است، چرا باید به دلیل نداشتن مقالات، در گرفتن ارتقا با
مشکل روبرو شود؟ ای کاش مسئولین اینجا حاضر بودند و پاسخگو می‌بودند.

وی
افزود: بعد دیگر قضیه، مسأله نوآوری است. قوانین و چارچوب‌های موجود اجازه
خلاقیت را نمی‌دهند. مثلا دانشجوی دکترایی که روی پروژه مهمی کار می‌کند و
نیاز به زمان دارد موظف است در مدتی محدود کار خود را تمام کند وگرنه
جریمه می‌شود؛ باید اولویت‌های ما مشخص باشد و اینقدر تابع مد نباشیم.
زمانی بیوتکنولوژی و زمانی نانوتکنولوژی باب می‌شود. با این شرایط حتی با
چاپ 100 هزار مقاله هم به جایی نمی‌رسیم. با علم نمی‌شود بازی کرد و باید
حساب و کتاب در کار باشد.

دکتر گلشنی سپس به مسأله حس تعهد به کشور
اشاره کردند و گفتند احساس حقارت در کشور ما به شدت رواج دارد. سایت
دانشگاه ما در روزی که یک برنده نوبل از دانشگاه بازدید کرد و چند کتاب را
هم هدیه داد تیتر می‌زند: \"بزرگترین روز دانشگاه\" در حالی که بزرگترین روز
دانشگاه روزی است که افراد دانشگاه کاری کنند که شأن دانشگاه بالاتر برود.

با
این صحبت‌ها و یادآوری مجدد بازگشت به بینشی که در زمان اعتلای تمدن
اسلامی حاکم بود، دکتر گلشنی اقدامات مورد نیاز برای پیشرفت و تغییر وضع
کنونی را این گونه بر شمرد:

1. مشارکت دادن نخبگان: متأسفانه توجه
به نخبگان هم بد فهمیده می‌شود. توجه به معنای تجملات نیست بلکه کافی است
امکانات تحقیق در اختیار آنها گذاشته شود و برای علم از هیچ خرجی دریغ
نشود.

2. اولویت دادن به رفع نیاز‌های داخلی

3. ترویج روحیه
نقادی و نقدپذیری: جامعه دانشگاهی همانند مقامات اکثرا نقد پذیر نیستند و
نقدی هم که می‌شود از ادب اسلامی دور است. تا وقتی نقد نباشد، علم به هیچ
وجه پیشرفت نمی‌کند. من شدیدا با ایجاد کرسی‌های آزاداندیشی مخالف بودم
زیرا تا محیط نقد پذیر نشود و مردم ادب نقد را نیاموزند این جلسات سودی
ندارند.

4. توجه ویژه به کیفیت: کیفیت مسأله‌ای است که از اول
انقلاب به کلی فراموش شده است. کفش ایرانی که تولید می‌شود با مارک خارجی
ارائه می‌شود، چون کیفیت در مورد محصولات داخلی فراموش شده است و هویت خود
را از دست داده‌ایم. جامعه دانشگاهی نباید نسبت به این بی‌کیفیتی ساکت
باشد. به مقامات و رهبری نامه اعتراض‌آمیز بنویسید، کاری که من بارها انجام
داده‌ام؛ تعداد زیاد دکترا مملکت را نجات نمی‌دهد بلکه وجود دکترای با
کیفیت است که نجات دهنده ماست. حداقل دانشگاه‌های درجه یک از گرفتن دانشجوی
پولی معاف باشند. واقعا نتیجه این پردیس‌ها چه بوده است، جز اینکه وقت
استاد برجسته صرف دانشجوهای سطح پایین بشود؟‌

5. توجه خاص به نظرات
کارشناسان و متخصصان: به ندرت اهل علم مورد مشورت قرار می‌گیرند و وزارت
علوم به صورت بخشنامه‌ای و یکطرفه تصمیم می‌گیرد و بخشنامه می‌کند و به
همین دلیل تصمیمات ناقص و تک بعدی هستند. لازمه این کار این است که ابتدا
آدم‌شناسی صورت بگیرد و افراد برتر هر حوزه مشخص شوند و از آنها استفاده
شود.

6. حاکم کردن شایسته سالاری: باید رئیس دانشگاه از متوسط
دانشگاه بالاتر باشد تا دانشگاهیان برای او شأن قائل باشند. یکی از
دکتراهایی که معاون وزیر هم بود در مراسم معرفی یک کتاب تفاوت سلیس به
معنای روان را با سیلیس -که نوعی فلز است- تشخیص نمی‌داد! با این افراد به
جایی نمی‌رسیم.

7. حاکم کردن کل‌نگری و وسعت دید در علم و تکنولوژی:
در کشور ما متخصصان باریک‌بین بار می‌آیند و به قول هایزنبرگ، جهان را با
عینک خودشان می‌بینند. در دانشگاه MIT وقتی دیدند فارغ‌التحصیلان موفق
نیستند، علوم انسانی را وارد مهندسی کردند تا بینش دانشجویان را وسیع کنند،
چرا که علم برای خلا نیست، بلکه برای جامعه انسانی است.

این استاد
دانشگاه با عمومی ذکر کردن حنبه‌های فوق، نکات منحصر به فرد جامعه ایرانی
را این گونه بیان کرد: در جامعه ما چند ویژگی برای علم ذکر شده که باید به
آنها توجه داشت. بر مبنای قرآن، باید از علم برای بهره‌گیری از امکانات
طبیعت در جهت مشروع و ابداع علم مفید استفاده کنیم. علم مفید هر علمی است
که کیان جامعه اسلامی برای اعتلای خویش به آن وابسته است. نکته‌ای که غرب
به طور کلی از آن غفلت کرده، این است که علم باید در پی سعادت بشر باشد.
اما می‌بینیم که در غرب علم در دست قدرتمندان افتاده است و به جای رفع
مشکلات هزاران نیازمند به اغنیا و مسائل نظامی توجه می‌شود، به شکلی که در
انگلیس 30درصد و در آمریکا 50 درصد بودجه تحقیقات صرف امور نظامی می‌شود؛
این روند در جهت سعادت بشر نیست. دانشمندان و جامعه علمی ما باید حساس
باشند و علاوه بر تلاش برای رسیدن به سطح بالای علم، دغدغه انسانیت را نیز
داشته باشند وگرنه ما نیز مثل آنها آینده خوبی نخواهیم داشت.

عضو فرهنگستان علوم افزود: بزرگترین
نقطه ضعف ما در زمان حال فرهنگ حاکم است که نه غربی است و نه اسلامی. زیرا
اگر اسلامی بود باید دغدغه اعتلای یک جامعه اسلامی را می داشتیم و اگر
غربی بود باید نظم و کیفیت و اولویت سنجی و شایسته سالاری حکم‌فرما بود.
رشد سیاست و اقتصاد شرط لازم برای پیشرفت علم هستند اما پیش از اینها ما
نیازمند اصلاح فرهنگ و اخلاق خود هستیم و این امر نیازمند حرکتی جهادگونه
از جامعه علمی کشور و عزمی قوی در مسئولان است.

دکتر گلشنی در پاسخ به این پرسش که تحول فرهنگی از کجا می‌شود؟، گفت: از دبیرستان و دانشگاه؛ اما این تحول به صورت تزریقی
صورت نمی‌گیرد و باید خیلی لطیف و دقیق با قضیه برخورد کرد. استدلال و
جاذبه داشتن دو عامل مهم در این امر برای تغییر فرهنگ ما و حاکمیت بینش
اسلامی می‌باشند.

جمعه 15 فروردین 1393 - 16:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

theme designed for MyBB | RTL by MyBBIran.com

سايت كسب در آمد براي وبلاگ نويسان پست بلاگ

عينك ديد در شب و روز